سخت عاشق میشــم !!

من زنــــــم !! سخت عاشق میشــم !! ولی وای به روزی که عاشق شـــم ♥… با دریـــل هم نمیتونیــن عشق رو ازم بگیـــرین♥ … سخت نگرانتم … سکـــوت میکنم … اما , هـــرگز دست نمیکشـــم … هرگـــــــــــــز !! .. ...

مسافر غریبه کجایی

چرا قلبمو شکستی رفتی و دلمو و خودمو تنهام گذاشتی دل به ناباوری بستی ای که بی تو تک و تنها توی غربت سنگی میدونم بر نمیگردی شدی همرنگ دورنگی همه ی زندگی من اون نگاه عاشقت بود چرا فکر کردی به جز من یکی دیگه لایقت بود رفتی و ازم گرفتی اون نگاه آشناتو واسه من باقی گذاشتی التهاب لحظه هاتو حالا من تنها نشستم با نوای بی نوائی چه غریبم بی تو ...

کاش گاهی مرد بودم

می شد تنهاییم را…. به خیابان بیاورم سیگاری دود کنم و نگران نگاه های مردم نباشم کاش گاهی مرد بودم می شد شادی ام را…. به کوچه ها بریزم…. با صدای بلند بخندم… و هیچ ماشینی….. برای سوار کردنم….ترمز نکند کاش……!!!!!! کاش کنارم بودی ...

آروم به نبودنت عادت میکنم

آروم آروم به نبودنت عادت میکنم… چون هیچوقت داشتنت رو تجربه نکردم…. دیگه به داشتن چشمهای پر از حسرتم عادت کردم … سهم منم همینه تنهایی تنهایی تنهایی انقدر این بغض گلومو سنگین کرده که حتی… نمیتونم حرفامو اینجا بنویسم. دیگه بی هوا خندیدن رو یاد گرفتم دیگه تنهایی رو خیلی وقته یاد گرفتم ……. تو نگرانم نشو همه چیز ...

پستال های عاشقانه و رمانتیک

این کارت پستال های عاشقانه بسیار زیبا برای شما در این پست قرار داده ایم. ...

تو پیش روی من است

عکس تـــو را به سقف آسمان سنجاق میکنم حال که این روزهــا از فرط دلتنــــگی چشمانم مدام رو به آسمـــان است بگذار تـــو در قـاب چشمانم باشی… تا همیشه ببینمت ...

بی وجدان کجایی؟

هی غریبه روی کسی دست گذاشتی که همه دنیامه بی وجدان اینقدر راحت به او نگو عزیزم… کجایی عشقم بمیرم برات ...

اینجا زمین است و

اینجـآ زمیـن اســتــ … رسـم آدم هـآیـش عجیـب اسـتــ … اینجـآ گـُم که بشـوی، به جـای اینکه دنبـآلت بگردنــد،فــراموشت میکـُنــند.. زیـآد که خوب بـآشه،زیـآدی میشـوی! زیـآد که دم دسـت بـآشی،تکـراری میـشوی! زیـآد که بخـندی،برچـسـب دیوانـگی میخـوری! اینجـآ فقـط بـرای خودت زنـدگی کـُن…. فقط و فقط برای خودت ...

لـــجبازی عاشقان چگونه است؟

من دیـــوانه ی آن لـــحظه ای هستــم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری و شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم عشق من بوسه با لـــجبازی، بیشتر می چسبـــد!!! خیلی زیباست و پر هیجان ...

ترین شعر دنیا برای شما

من را ببین! نگاهم را بخوان… می دانم! به دلم افتاده… من را ، از هر طرف که بخوانی ام! نامم بن بستیس، بر دیواری بلند من ، سالهاست دل بسته ام به طنابی، که هروز لباس عشق، نم چشمانش خیس میکند! و بر حیات خانه ی ، حیاط زندگی اش پهن می کند! به فال نیک گیرم… برایـم، به دروغ پایت را میکشی وسط ، تمام بازی های کودکانه… معـرکه ...

عشق لالایی بارون تو شباست

نم نم بارون پشت شیشه هاست لحظه ی شبنم و برگ گل یاس لحظه ی رهایی پرنده هاست تو خود عشقی که همزاد منی تو سکوت من و فریاد منی تو خود عشقی که شوق موندنی غم تلخ و گنگ شعرای منی وقتی دنیا درد بی حرفی داره تویی که فریاد دردای منی تو خود عشقی که همزاد منی تو سکوت من و فریاد منی دستای تو خورشید و نشون می دن چشمای بسته مو بیدار می ...

نمی‌دانم چیستی !

آن‌قدر می‌دانم که هرگاه واژگان به تو رسیدند مبهم شدند و هرگز نتوانستند تو را به من برسانند. چگونه می‌توانم ترجمانی از تو داشته باشم ؟ هنگامی که در وهم و خیال هم نمی‌‌گنجی. به هر کجا که می‌رسم، رد پایی از تو باقیست… شاید روی زمین نباشد اما در دلم هست… اما در دلم هست… ...

و برای من بهشت است

آغوش تو دره ی سبز آغوش توست ؛ می خواهم باز هم سقوط کنم در پهناورترین سرزمین دنیا … در پهناورترین سرزمین دنیا … ...

خاطر روی زیبای تو بود

که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود که دست هیچ کس را در هم نفشردم به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم به خاطر دل پاک تو بود که پاکی باران را درک نکردم به خاطر عشق بی ریای تو بود که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم به خاطر صدای دلنشین تو بود که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست و به خاطر ...

غـُــرورَش را خیلـی دوستـــــ دارد

اگـر داشتــه بـاشــد، آن را از او نگیـــریــد… حتــّی بـه امانتـــ نبــریـــد… ضــربــه‌ای هــم نَـزَنـیــدش، چــه رسـَـد به شـکسـتـَـن یـا لـِـه کــردن! آدمـــی غـُــرورَش را خیلـی زیــاد، شـایــد بیـشتـَـر از تــمـام ِ داشـتـه‌هـایـَش، دوستـــ مـی‌دارد؛ حـالـا ببیــن اگــر خــودَش، غــرورَش را ...

لحظه دیدار…

اخرین لحظه دیدار در اخرین لحظه دیدار به چشمانت نگاه كردم و گفتم بدان اسمان قلبم با تو یا بی تو بهاریست همان لبخندی كه توان را از من می ربود بر لبانت زینت بست. و به ارامی از من فاصله گرفتی بی هیچ كلامی. من خاموش به تو نگاه می كردم و در دل با خود می گفتم :ای كاش این قامت نحیف لحظه ای فقط لحظه ای می اندیشید كه اسمان بهاری یعنی ابر باران رعد ...

افسونگری…

آنکه در افسونگری کرد آن همه غوغا گریخت آنکه درعاشق کشی کرد این همه بیداد رفت آن نهال نیک بختی ، آن درخت آرزو آنکه بود در باغ رویا خوشتر از شمشاد رفت آنکه عشقش در ازل با هستیم پیوند یافت آنکه مهرش تا ابد در جان من افتاد رفت گفتمش پس عشق من ؟ با خنده گفت ای وای مرد…! گفتمش پس یار من ؟ با عشوه گفت ای داد رفت…! ...

زندگی

می توان طرحی كشید از زندگی باتلاقش ابی اسمانش بی ابر روزگارش خالی از دل مردگی وسپس زیست در ان صفحه ی نو زندگی كردو گذر كرد ز باد جاده ای ساخت پراز یكرنگی می توان عاشق شد به صدایی دل بست ونگاه كرد به بی راهه ی نور و به هر چیز كه هست با نگاه شاپرك شد بیدار با نوای هر ترانه چشم بست ...

مرجع مطالب عاشقانه و رمانتیک

آمار بازدید

حرف های عاشقانه

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد